اسطوره ها |
به نام خدا گردآورنده: آزاده صفایی دوران پیشدادی 1- آتبین یکی از شخصیتهای شاهنامه است. نام همسرش فَرانک و فرزند آن دو فریدون نام داشت. آتبین نام یکی از فرماندهان و پهلوانان ایرانی نیز بودهاست. 2- اَرنَواز در اوستایی اَرِنَوَک یکی از دو دختر یا خواهر جمشید، پادشاه افسانهای در داستانهای شاهنامه، است که در ابتدا به همسری ضحاک درآمد و پس از پیروزی فریدون بر ضحاک، همسر فریدون شد. نام خواهر ارنواز شهرناز است. 3- ایرَج(در اوستایی:Airiya؛ در پهلوی:Ērič) بر پایه اسطورههای ایرانی کوچکترین فرزند فریدون بود که فریدون قلمروش را بین او برادرانش سلم و تور تقسیم کرد. سرزمین ایران در این تقسیم بندی به ایرج رسید. نام ایرج از ریشه آریا و با واژگانی همچون ایران همخانوادهاست.سلم و تور که به ایرج رشک میبردند، او را کشتند و بعدها منوچهر نوهٔ ایرج آنها را به خونخواهی کشت. 4- تور بر پایه اسطورههای ایرانزمین دوم پسر از سه پسر فریدون و شاه توران بود. او به همدستی برادر بزرگترش سلم بر کوچکترین برادرشان ایرج شوریدند و او را کشتند. تور نخستین شاه و پدید آورنده سرزمین توران بود.معنای واژه تور را در پارسی دلیر و پهلوان گفته اند. تور را گاهی تورج نیز گفته اند. 5- جمشید یکی از پادشاهان اسطورهای ایرانیاست و قدمتی بس کهن دارد. نام او در اوستا و متون پهلوی و متنهای دوران اسلامی آمدهاست. در اسطورههای ایرانی کارهایی سخت بزرگ به او نسبت داده شدهاست. در شاهنامه، جمشید، فرزند طهمورث و شاهی فرهمند است که سرانجام به خاطر خودبینی و غرور فرّه ایزدی را از دست میدهد و به دست ضحاک کشته میشود. 6- جَندَل یکی از نزدیکان فریدون است. فریدون به او فرمان داد که گرد جهان جستجو کند و از نژاد شاهان سه دختر که شایستهٔ ازدواج با سه پسر اویند بگزیند. جندل پژوهش کنان به یمن رسید و دختران شاه یمن را پسندید. 7- کیومرث یا گیومرث در فارسی، گیومرت یا گیومرد در پهلوی، گَیومَرَتَن در اوستایی نام نخستین نمونه انسان در جهانشناسی اساطیری مَزدَیَسنیان و نخستین شاه در شاهنامه است. 8- سلم که از واژه اوستایی sairama گرفته شده است نام یکی از سه فرزند فریدون بود که پادشاهی روم بدو رسید و رومیان گویا از تخمه اویند. سلمی ها یک تیره ی اریایی هستند که نام درستشان همان سرم ها (سرمتی) که در شمال قفقاز تا دریای سیاه زندگی میکرده اند. 9- فریدون پس از پیروزی بر ضحاک با ارنواز و شهرناز ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد به ترتیب سن : سلم و تو ر و ایرج . سلم و تور از یک مادر بودند و ایرج از مادر دیگری بود . فریدون فرمانروایی جهان را میان سه فرزند خود تقسیم کرد . روم را به سلم سپرد . پس از مدتی سلم و تور به ایرج رشک بردند و ایرج را کشتند . پس از سال ها نوه ی ایرج یعنی منوچهر به جنگ سلم و تور رفت و آن دو را کشت . بنا بر قول مورخین سر سلم به همراه برادرانش تور و ایرج در ساری و محلی به نام سه گنبدان دفن شده است. 10- سیامک به معنی «سیاه مو» یا «دارندهٔ موی سیاه» از شخصیتهای اساطیری ایرانیان است.. در شاهنامه سیامک فرزند کیومرث است که در زمان حیات کیومرث در نبردی با دیو سیاه کشته میشود. پس از کیومرث، هوشنگ فرزند سیامک به شاهی میرسد. پس از مرگ سیامک، کیومرث و هوشنگ به خونخواهی مرگ او به نبرد دیو میروند، او را گرفتار میکنند و میکشند |
11- شهرناز یکی از دو دختر جمشید است که در ابتدا به همسری ضحاک درآمد و پس از پیروزی فریدون بر ضحاک، همسر فریدون شد. 12- ضَحاک (اوستایی:اَژی دهاکه ؛ ارمنی: اَدَهَک از پادشاهان اسطوره ای ایرانیان است. در شاهنامه پسر مرداس و فرمانروای دشت نیزه وران است. او پس از کشتن پدرش بر تخت می نشیند. ایرانیان که از ستم های جمشید پادشاه ایران زمین به ستوه آمده بودند به سراغ وی رفته و او را به شاهی می پذیرند. با بوسهٔ ابلیس، بر دوش ضحاک دو مار میروید. ابلیس به دست یاری او آمده و میگوید که باید در هر روز مغز سر دو جوان را به مارها خوراند تا گزندی به او نرسد. 13- و بدینسان روزگار فرمانروایی او هزار سال به درازا میکشد تا این که آهنگری به نام کاوه به پا میخیزد، چرم پارهٔ آهنگریاش، درفش کاویانی را بر میافرازد و مردم را به پشتیبانی فریدون و جنگ با ضحاک میخواند. فریدون ضحاک را در البرز کوه (دماوند) به بند میکشد. 14- طهمورث یا تهمورث یا تهمورس از شخصیتهای اساطیری ایرانی است. وی از پادشاهان پیشدادی و در شاهنامه پسر هوشنگ به شمار میآید. 15- فرانک مادر فریدون و همسر آبتین است.او با همسرش در دهکدهای با کشاورزی میزیستند.همسرش آبتین به دست ضحاک کشته شده بود و ضحاک با خوابی که دیده بود در جستجوی فریدون بود.فرانک با فرزند به کوه دشت گریخت.فرزندش را به دشتبانی سپرد تا از آزار ضحاک در امان بماند.چندی پس از آن باز کودک را از دشتبان گرفت تا جانش را در امان دارد وبا فرزندش در کوه البرز به پیرمرد پارسایی پناه برد تا فریدون بالید و بزرگ شد. 16- فریدون یکی از شخصیتهای اساطیری ایران است. او پادشاه پیشدادی بود که بر پایه شاهنامه پسر آبتین و از تبار جمشید بود و با یاری کاوه آهنگر بر ضحاک ستمگر چیره شد و او را در کوه دماوند زندانی کرد. سپس خود پادشاه جهان گشت. فریدون در پایان خسروانی جهان را میان سه پسرش سلم، تور و ایرج بخشید. او ایران را به ایرج داد ولی سلم و تور نیرنگ کردند و ایرج را به کشتند. فریدون پس از آگاهی از این رخداد ایران را به منوچهر، نوه ایرج داد. 17- کاوه آهنگر شخصیتی اسطورهای متعلق به ایران باستان است. در شاهنامه فردوسی آمده که او قیامی مردمی علیه فرمانروایی به نام ضحاک (اژیدهاک) را پی میریزد. نشان جنبش او، درفش کاویانی(رفش اسطورهای و تاریخی ایران از عهد قدیم تا پایان امپراتوری ساسانیان بود که به گفتهٔ مورخین اسلامی هزار هزار (یک میلیون) سکهٔ طلا ارزش داشتهاست. این درفش پس از حمله اعراب به ایران به دست آنها افتاد و از بین رفت.) پیشبند چرمیاش است که بر سر نیزهای میآویزد. 18- هوشنگ: وی در شاهنامه، پسر سیامک و نوهٔ کیومرث است که انتقام قتل سیامک را از اهریمن میگیرد و پس از کیومرث به پادشاهی جهان میرسد. همچنین، یافتن آتش و برپایی جشن سده را در شاهنامه و اسطورههای ایرانی به او نسبت میدهند. 19- گرشاسب یا گرشاسپ : پهلوان ایرانی و نیای بزرگ رستم 20- مرداس: در شاهنامه، مرداسشاه سوریه و پدر ضحاک است که با نیرنگ او کشته میشود. او بنابر روایت فردوسی مردی نیک و گرانمایه بود که داد و دهش میکرد و از خدای جهاندار میترسید. روزی ابلیس به وسوسه کردن آژی دهاک یا ضحاک آمد و ضحاک را به کشتن اش وسوسه کرد. 21- نوذر، پسر منوچهر، یکی از شاهان پیشدادی در شاهنامه است. به دلیل بیدادگری و بیتدبیری او ایران دچار وضعیت بحرانی شد. پشنگ پادشاه توران از وضعیت بحرانی ایران با خبر شده و پسر خود افراسیاب را به جنگ با ایرانیان فرستاد. در جنگی که در گرفت نوذر به دست افراسیاب اسیر شد. مدتی بعد افراسیاب او را به کین پهلوانان تورانی که به دست زال و قارن کشته شدند به قتل رساند.نوذر دو پسر به نامهای توس و گستهم داشت که به تشخیص بزرگان ایران هیچیک به شاهی نرسیدند. دوران کیانی 22- اسفندیار یا اسپندیار پسر گشتاسپ از کتایون و نواده لهراسب بود. برادرانش پشوتن و فرشیدورد، عمویش زریر و پسرانش نوشآذر و مهرنوش و بهمن نام داشتهاند. اسفندیار رویینتن بود، در شاهنامه به چگونگی رویینتن شدن اسفندیار اشارهای نشده است اما در زراتشتنامه از زرتشت بهرام پژدو آمده است که زردشت اسفندیار را که نوزادی بیش نبود، در آب مقدس شستوشو داد که همین سبب رویینتنی او گشت و تنها چشمانش آسیبپذیر باقیماند. اسفندیار در نبرد با ارجاسب فرماندهی سپاه گشتاسب را بر عهده داشت، و با پیروزی به نزدیک پدر برگشت اما گرزم پادشاه را علیه اسفندیار شورانید؛ چنان که دستور داد اسفندیار را در گنبداندژ زندان کنند.اسفندیار توسط رستم (با رهنمایی سیمرغ) با تیر دو سمی که به چشمانش برخورد کرد کشته شد. 23- امشاسپندبهمن، در اسطورههای ایرانی و زرتشتی٬ نخستین و والاترین امشاسپند و سردمدار امشاسپندان است. او ایزد نگهبان مردم٬ چراگاهها و چارپایان است. وهومن نزدیکترین امشاسپند نزد اهورامزدا است. 24- بیژن از پهلوانان نامدار شاهنامه است. او پسر جوان و ماجراجوی گیو و مادرش بانو گشسپ دختر رستم بود. در شاهنامه بیژن که تنها فرزند گیو و نوه گودرز و برادر زاده رُهام است و در چشم پدر سخت عزیز است، غالباً از سوی پدر به خاطر خیرهسریها و جوانیکردن مورد ملامت قرار میگیرد. 25- توس پسر نوذر یکی از پهلوانان بزرگ شاهنامه و سپهدار سپاه ایران است. وی ملقب به زرینهکفش است.پدر وی نوذر شاه ایران بود که در جنگ با تورانیان به دست افراسیاب اسیر و سپس کشته شد. پس از مرگ نوذر بزرگان ایران به دلیل اینکه طوس و گستهم فرزندان وی را لایق پادشاهی نمیدیدند شخص دیگری به نام زو را به شاهی برگزیدند. 26- تَهمینه دختر شاه سمنگان (از سرزمینهای توران)، همسر جهان پهلوان رستم و مادر سهراب است. 27- داریوش سوم یا دارا : دوازدهمین و آخرین پادشاه شاهنشاهی هخامنشی بود. او فرزند آرشام (نوهٔ داریوش دوم)، و سیسیگامبیس، دختر اردشیر دوم بود. 28- رستم نام آورترین چهرهٔ اسطورهای در شاهنامه و به تبع آن برترین چهرهٔ اسطورهای ادبیات فارسی است. او فرزند زال و رودابه است و تبار پدری رستم به گرشاسپ - پهلوان اسطورهای و چهرهٔ برتر اوستا - و از طریق گرشاسپ به جمشید میرسد. و تبار مادری او به مهراب کابلی و ضحاک میرسد. رستم، سرانجام به دست نابرادرش شغاد کشته شد. 29- رودایه نام دختر مهراب کابلی و سیندخت است که همسر زال و مادر رستم می باشد . زال در دیداری از کابل، به وی علاقهمند شده و او را به همسری برگزید. ظاهراً واژهٔ رودابه از دو بخش رود بهمعنای فرزند و آب بهمعنای تابش و روشنایی تشکیل شدهاست و بهمعنی فرزند تابناک است. رودابه عمر درازی داشتهاست و پس از مرگ پسرش رستم، در حالتی نزدیک به دیوانگی میافتد. 30- رهام: از پهلوانان ایرانی شاهنامه فردوسی پسرگودرز. و نوه کشواد زرین کلاه و همچنین پدر فرهاد بود او از شجاعان گیتی بود و در زمان کیخسرو جنگهای مردانهای نمود. وی در جنگهایی که با تورنیان و خاقان چین و جنگهایی که به خونخواهی سیاوش برپا میشد، به فرماندهی گودرز پدر خود و یا رستم شرکت میکرد. 31- زال از قهرمانان اسطورهای ایرانی است که نامش در شاهنامه رفتهاست. زال در پارسی به معنای سپیدمو است. وی پسر سام و پدر رستم است. سام از آن که پسرش با موی سپید و در شکل پری یا دیو به دنیا آمده بود ناخرسند بود. از این رو او را در پای کوهی که سیمرغ بر آن آشیان داشت رها کرد. سیمرغ نوزاد را یافت و به آشیانه خود برد و بزرگ کرد. از این پس سیمرغ تا پایان زندگی یاور زال و پسرش رستم است. 32- سودابه یا سوداوه شخصیتی در حماسه ی پارسی، شاهنامه است.او شاهزاده ی پادشاه هماوران (امیر ژیان) شاه مازندران بود 33- سهراب شاهنامه، فرزند رستم و از بطن تهمینه دختر شاه سمنگان است. وی در سمنگان که بخشی از توران محسوب میشد به دنیا میآید. رستم پس از بدنیا آمدن سهراب مهرهای بر بازوی وی میبندد تا شناسهای باشد برای فرزندش و سپس توران را ترک میکند. 34- سیاوش یا سیاووش یا سیاوخش (صورت پهلوی آن هم سیاوخش است) از شخصیتهای معصوم شاهنامه و فرزند پهلوان و برومند کاووس است. صورت اوستایی این نام سیاورشن به معنی دارندهٔ حیوان (اسب) نر سیاه است.∗ در شاهنامه نیز اسب سیاوش با صفت شبرنگ*[۱] (به رنگ شب = سیاه) آمده است. 35- فریگیس دختر افراسیاب 36- کیکاووس (کیکاووس هم نوشته میشود) دومین شاه کیانی و نام دارترین پادشاه این سلسله و نوهٔ کیقباد است. غمنامهٔ رستم و سهراب و داستان سیاوش نیز به دوران پادشاهی کیکاووس تعلق دارد. کیکاووس در داستانهای اسطورهای ایران بیشتر به عنوان مظهر و قدرتی یاد شدهاست که به همهٔ تسلط و شکوه، در برابر جهان، ناچیز و رفتنی است. وی یکصد و شصت سال سلطنت کرد و پس از او کیخسرو به پادشاهی رسید. بنا بر باورهای ایرانیان کهن، کیکاووس بر هفت کشور و بر دیوان و آدمیان فرمانروایی مطلق مییابد. او بر سر کوه البرز هفت کاخ میسازد: یکی از زر، دو از سیم، دو از پولاد و دو از آبگینه. او از این کاخها بر همه حتی بر دیوان مازندران فرمان میراند. این هفت کاخ چنانند که هر کسی بر اثر پیری نیرویش کم شود، به کاخ او در میآید و دیگر باره توان بدو باز میگردد و جوان میشود. 37- کیخسرو در اساطیر و حماسههای ایرانی و شاهنامهٔ فردوسی، فرزند سیاوش و فرنگیس و نوهٔ کیکاووس و افراسیاب و یکی از نامدارترین شهریاران و دلاوران است. واژه کیخسرو به معنی «شاه نیکنام» است. کیخسرو در عدالت و شهامت سرآمد شاهان دیگر کیانی میباشد و به نسبت از کیکاووس خوشنامتر است. زیرا کیکاووس در شاهنامه اعمالی موذیانه انجام میدهد اما کیخسرو به عنوان پادشاهی عادل و شجاع باقی میماند. در شاهنامه و همچنین در متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است. دستور مرگ سیاوش را افراسیاب صادر میکند و کیخسرو انتقام پدر را از افراسیاب میگیرد. 38- کیقباد اولین شاه از سلسلهٔ کیانیان است. پس از مردن گرشاسپ آخرین شاه از شاهان پیشدادی، با اینکه توس و گستهم، پسران نوذر، زنده بودند و خاندان فریدون هنوز از میان نرفته بود، اما چون فرّ ایزدی با آنان نبود، به شاهی نرسیدند. پس از مشورت زال با موبدان، بزرگان ایران کیقباد را که دارای فرّ ایزدی وبرازندهٔ تاج و تخت بود به شاهی برگزیدند. رستم پسر زال به البرز کوه رفت و او را به ایران آورد. پس از رسیدن کیقباد به شاهی، تورانیان که به ایران هجوم آورده بودند شکست یافته و برگشتند. 39- گُشتاسْپ (به ایرانی باستان ویشتاسپَ به معنی دارندهٔ اسب آماده) نام چند شخصیت معروف تاریخی در ایران باستان است: • ویشتاسپ (هخامنشی) هخامنشی پدر داریوش بزرگ است. معمولاً نامش به همان صورت باستانی ویشتاسپ ذکر میگردد. • گشتاسبشاه از پادشاهان کیانی فرزند لهراسپ است. زرتشت در زمان او ظهور کرد. • گشتاسپ، نام پسر خشایارشا و برادر اردشیر یکم هخامنشی بودهاست. • گشتاسب (ساسانی) برادرزاده خسروپرویز و یکی از شاهان ساسانی است. 40- گودرز پسر کشواد از پهلوانان بزرگ ایران در شاهنامه است. گودرزیان(خود گودرز و پسرانش رهام و گیو و نوه اش بیژن بقیه پسران و نوادگان گودرز) که از بزرگترین خاندانهای پهلوانی در شاهنامهاند از نسل اویند. در جنگهایی که به خونخواهی سیاوش انجام شد حضور داشت و گاه فرماندهی سپاه را بر عهده داشت. از کارهای مهم او یکی آنست که شبی خوابی دید که در آن سروش به او میگوید: رهایی از شر افراسیاب به دست کیخسرو ممکن است. کیخسرو پسر سیاوش است و از سوی مادر از نژاد تور است و اینک در توران است و ...پس گودرز پسر خود گیو را به دنبال کیخسرو فرستاد. 41- گیو : پسر گودرز و برادر رُهام از پهلوانان بزرگ و خوشنام ایران در شاهنامه است. از بزرگترین کارهای او رفتن به توران در جستجوی کیخسرو و یافتن او پس از هفت سال و آوردن او و مادرش، فریگیس، به ایران است. او در این کار، خصوصاً هنگام بازگشت، رشادتها و پهلوانیها کرد. 42- لهراسپ: ر اساطیر ایران، لُهْراسپ یا آئوروتاسپه از پادشاهان کیانی است. کیخسرو پیش از عروج به آسمان او را به شهریاری ایران برگزید. این کار کیخسرو با اعتراض پهلوانان و بزرگان روبرو شد ولی بالاخره با دلایلی که کیخسرو آورد بر این انتخاب گردن نهادند. در شاهنامهٔ فردوسی لهراسپ پدر گشتاسپ است. ملازم لهراسب، رهام پسر گودرز بود که از جانب او به حکومت ری و اسپهان (اصفهان) تا حدود شوشتر و اهواز ممتاز شد. 43- منیژه /منیٓژه/ دختر افراسیاب، از شخصیتهای اساطیری در شاهنامه است. نام منیژه در داستان بیژن و منیژه آمده است. 44- آرش کمانگیر یا آرش تیرانداز یا آرش شیواتیر)به اوستایی: اِرِخْشَه و به پهلوی اِرَش شیپاکتیر) نام یکی از اسطورههای کهن ایرانی و همچنین نام شخصیت اصلی این اسطورهاست. آرش، بزرگزادهای از باشندگان طبرستانو از سپاهیان منوچهر بود که پس از پایان جنگ ایران و توران به عنوان کماندار ایرانی برای بازشناختن مرز ایران و توران برگزیده شد و از بالای کوه "اییریو خشوتا" از چهارمین کشور روی زمین در زادگاه فریدون رفت و با تمام نیرو تیری را به سوی کوه "خوانونت" در خاور رها کرد. اسطوره ها در يونان باستان: طبق روایات یونانی آفرینش از اجتماعی زن یا مادرسالاری بنیان می گیرد یعنی از اجتماعی که خدایان مهم و بزرگ آن همه زن هستند و سپس به اجتماعی دیگر منتقل می شود که کاملاً بر بنیان پدرسالاری استوار شده است . 45- نخستین خدای زن در تمدن یونان گایا[3] می باشد . GA به معنی زمین است ( در زبان یونانی ) و او مادر زمین بود . 46- اورانوس خدای آلمان و پسر و همسر گایا بود که در ابتدا آسمان و زمین به هم پیوسته بودند و روی هم بودند اما بعد این دو از هم جدا می شوند و حاصل کار گایا و اورانوس کرونوس بود که با کشتن پدر و از خون حاصل از این قتل زمین بارور شد و خدایانی دیو مانند و غول پیکر به وجود آمدند که تیتان های نخستین را شکل می دهند . 47- تیتان ها که اغلب آنها را خدایان بزرگ می خوانند در اعصار بسیار دور فرمانروایان و ابرقدرت های جهان هستی بودند . آنها کوه پیکر و از نیرویی گران و باور نکردنی برخوردار بودند تيتان ها 13 تا بودند به ترتيب ذيل: 48- کرونوس : کوچکترین فرزند اورانوس و گایا بود و او پدر 6 خدای نخستین یونانی ؛ زئوس ، پوزیدون ، هادوس ، دمتر ، هرا ، هستیا بود . 49- رئا : خواهر و همسر کرونوس و الهه ی بزرگ یا الهه ی مادر بود . مانند گایا 50- سلنه یاسلن : الهه ی ماه ، پیش از آنکه آرتمیس در اساطیر بعدی یونان جایگزین او شود . 51- تمیس : خدای پیشگویی یا پیامبری در معبد دلفی ، پیش از آنکه آپولو آن معبد را از دست او بگیرد . 52- اطلس : نیرومندترین تیتان که زئوس او را محکوم کرد که آسمان را تا ابد بر دوش خود حمل کند . 53- پرومتئوس : از خلاقه ترین و هوشمندترین تیتان ها به شمار می رفت که انسان فناپذیر را از گل آفرید . 54- اپیمتئوس : برادر پرومتئوس و شوهر پاندورا 55- اوسه آن یا اقیانوس : رودخانه ای که پنداشته می شد دنیا را دور می زند . 56- هیپریون : پدر خورشید ، ماه و سپیده دم 57- نیموزینه : یا منموزینه که حافظه معنی می دهد . 58- پاپتوس : که به خاطر پسرانش اطلس و پرومتئوس اهمیت یافته بود . 59- تتیس از میان خدایانی که جانشین خدایان تیتانی شدند دوازده المپ نشین بزرگ از قدرت و مرتبتی والا و خارق العاده برخوردار بودند . این خدایان را بدان سبب المپی یا المپ نشین خواندند که کوه المپوس یا اولمپ منزلگاه و کاشانه شان بود . این دوازده خدای یونانی که از اسطوره های معروف و اصلی یونان به حساب می آیند عبارتند از : 1- زئوس- 2- پوزیدون – 3- هادس – 4- هستیا – 5- هرا – 6- آرس – 7 – آتنا – 8- آپولو – 9- آفرودیت – 10- هرمس – 11- آرتمیس – 12- هفانستوس 60- زئوس : او سرور آسمان ها و ملکوت اعلا بود و خدای باران و آورنده ی ابرها که بر آذرخش یا صاعقه ی هراس انگیز نیز فرمان می راند . قدرتش برتر از تمامی خدایان بود . با این وجود زئوس نه قادر متعال بود و نه دانای کل . هم میشد با او به مخالفت برخواست و هم او را فریفت . پرستشگاه اصلی او در دودونا ( سرزمین درختان بلوط ) بود . 61- هرا : او همسر و خواهر زئوس بود . او پشتیبان ازدواج بود و نظر لطف و محبت خاصی نسبت به زنان شوهردار نشان می داد . او الهه ای بود که زنان شوهردار در طلب کمک به او روی می آوردند و به او پناه می جستند و او گاو ماده و طاووس را مقدس می دانست و آرگوس شهر مورد علاقه ی او بود . 62- پوزیدون : او فرمانروای دریاها بود و برادر زئوس و از نظر مرتبه و مقام پس از زئوس قرار داشت . یونانی های ساکن هر دو سوی دریای اژه دریانورد بودند و خدای دریاها برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار بود . او نخستین اسب را به انسان داد . او نیزه ی سه شاخی داشت که با آن به هر چیز که می زد آن را درهم می شکست و به همین دلیل او را زمین لرزان هم می نامند . در واقع وقتی زئوس ، کرونوس را از تخت به زیر کشید فرمانروایی جهان را بین خود و دو برادرش تقسیم کرد . دریا به پوزیدون افتاد و دنیای مردگان و زیرین به هادس افتاد . 63- هادس : او شهریار و فرمانروای دنیای مردگان بود و قلمرو او در تاریکی بود و به ندرت به روی زمین می آمد . در داستان پرسفونه او پرسفونه را از روی زمین می رباید و با خود به دنیای زیرین می برد و به این ترتیب او همسر هادس می شود . هادس خدایی مهیب و هراس انگیز بود اما اهریمن صفت نبود . همچنین او خدایی سنگدل و بی رحم بود ولی در عین حال منصف و عادل هم بود . او برادر دیگر زئوس و پوزیدون بود . او کلاه خودی بسیار مشهور داشت که اگر کسی آن را بر سر می گذاشت ناپدید و یا غیب می شد . 64- آرس : خدای جنگ و پسر زئوس و هرا که به قول هومر هر دو از او نفرت داشتند . هومر او را مرگ آفرین ، دست ها به خون آلوده و نفرت مجسم آدمیزادگان دانسته است . شگفت انگیز اینکه خدایی ترسو و بزدل نیز بود . چرا که وقتی زخمی برمی داشت از شدت زخم و درد زوزه می کشید و می گریخت . آرس هیچ شهر یا ولایت خاصی نداشت که مورد پرستش قرار بگیرد . او کرکس و لاشخور را دوست داشته و به سگ علاقه داشت 65- آتنا : او تنها دختر زئوس بود . او در حالی که بزرگ بود و تمامی پیکره اش را در زره پوشانده بود از سر زئوس بیرون جست . او را الهه ی فرد هم می نامند . او قبل از هر چیز الهه ی شهر بود . پشتیبان و نگه دارنده ی زندگی متمدن و صنایع دستی و کشاورزی و مخترع افسار بود و نخستین کسی که توانست اسب را رام کند تا انسان ها بتوانند بر آن سوار شوند ] یونانیان سه الهه ی باکره داشتند که مهمترین آنها آتنا 66- هرمس : او فرزند زئوس بود و مادرش اطلس[10] بود . او خوش اندام و چابک و زیرک بود . کفش های بالدار به پا می کرد . کلاه و چوبدستی معروفش به نام کادوس دارای باله هایی برای پرواز بودند . او پیام رسان زئوس بود و همچنین راهنمای مسافران و مردگان به دنیای زیرین . در بین خدایان المپ او جسورترین و فریبکارترینشان بود . او را مدافع و راهنمای راهزنان و دزدان هم نامیده اند . 67- آپولو : پس زئوس و لتو است که در جزیره ی کوچک دلوس به دنیا آمد . او را یونانی ترین خدایان دانسته اند . در شهر یونانی به زیبایی و آراستگی اندام شهرت داشته است . او استاد موسیقی بود . او را خدای سیمین کمان هم می خوانند و خدای کمان گیر و تیراندازی نیرومند که تیرهایش را به جاهای بسیار دور پرتاب می کرده است . او همچنین درمان دهنده است و نخستین خدایی است که هنر درمان را به انسان آموخت . علاوه بر این خدای روشنایی نیز هست . یعنی خدایی که هیچ سیاهی و تاریکی در او نیست . پرستشگاهش در معبد دلفی قرار گرفته است . نام پیتون را بدان خاطر به او نسبت داده اند که توانست اژدهایی به نام پیتون را بکشد . او را دلوسی هم نامیده اند چون زادگاهش در جزیره ی دلوس بود . درخت غار درخت مورد علاقه ی او بود و حیوانات مورد علاقه اش کلاغ و دلفین بود . 68- هفا استوس : او فرزند هرا بود . عقیده بر این است که هرا او را به چشم و هم چشمی زئوس که آتنا را به وجود آورد به دنیا آورد . بین خدایان زیباروی و فناناپذیر او خدایی زشت و لنگ بود . او هم سازنده ی زرهای خدایان بود وهم آهنگر بود و خدمتگذار خدایان المپ بود . او خدایی مهربان و دوستدار صلح و آرامش که با کمک آتنا در زندگی شهرها سودمند و مهم بود . او خدای صنعت و ابزارمندان و آهنگران بود و به نوعی حامی تمدن شهرها در کنار آتنا الهه ی خرد بود . 69- آرتمیس : آرتمیس به خاطر زادگاهش کوه سینتوس ، سینتیا هم خوانده می شود . او خواهر دوقولوی آپولوست و دختر زئوس و لتو . او یکی دیگر از سه الهه ی باکره ی کوه المپ است . او بانوی وحوش و میرشکار خدایان بود . آرتمیس مانند یک شکارچی خوب ، همیشه مواظب نوزادان بود .[12] او دارای سه شکل یا سه صورت است : 1- سلن یا سلنه در آلمان 2- آرتمیس در زمین 3- هکات یا هکاته در دنیای زیرین و در بالا هنگامی که در تاریکی فرو رفته باشد . درخت سرو درخت مورد علاقه اش بود و گوزن حیوان مقدس او بود . 70- آفرودیت : او الهه ی عشق و زیبایی بود و کسی بود که همه را فریب می داد . او دوستدار خندیدن بود . الهه ای بود که هیچ کس نمی توانست در برابرش ایستادگی کند و حتی عقل دانایان را هم می دزدید و هوش از سرشان می ربود . او در کف دریا و بستر دریا اقامت داشت و نام او هم از کف دریا گرفته شده است . دیگر اساطیر یونان : 71- پرسفونه ، او همسر هادس و دختر دمتر بود . 72- کلوتو ، لاکزیس و آتروپوس که تعیین کنندگان عمر تمام آدمیان هستند و اینان الهه های سرنوشت هستند . 73- دمتر ، که خواهر زئوس بود و الهه ی بزرگ یا الهه ی مادر مثل گایا و رئا بود و او الهه ی غلات بود . 74- هستیا خواهر زئوس که مهربان ترین و دوست داشتنی ترین خدایان زن بود و نگهبان خانه و کاشانه بود . اساطیر روم : از لحاظ مقایسه بین خدایان رومی و یونانی این نکته قابل ذکر است که تعداد خدایان رومی از خدایان یونانی کمتر می باشد . خدایان رومی در یک مثلث یا تثلیث 3 تایی شکل می گیرد که راس مثلث ژوپیتر خدای خدایان و دو طرف دیگر این مثلث مارس ( خدای جنگ رومی ) و کوئیرنوس ( خدای کشاورزی ) قرار می گیرند . ذکر این نکته لازم است که رومی ها اساطیر خود را به طور کامل از یونانیان الهام گرفته اند و از خود چیزی به عنوان اساطیر ندارند البته به جز تعدادی خدای محلی . پس اگر بخواهیم خدایان رومی را ذکر کنیم ( البته خدایان یا اساطیر برتر و مهم رومی ) می بایست آنها را در هرم خدایان یونانی قرار داده و با تغییر نام آنها همان مشخصات خدایان و اساطیر یونانی را ذکر کنیم . 75- ژوپیتر : ژوپیتر در مقایسه با زئوس از خواستگاهی متواضعانه تر برخوردار بود و منشا او همانند نخستین رومن ها از لاتیوم و نیایشگاه او در جایی قرار داشت که اکنون در جانب شرقی دریاچه ی آلبانو و مونته کاو و نزدیک محل ایجاد کاخ تابستانی پاپ قرار دارد . ژوپیتر خدای بزرگ و درگذر زمان خدای برتر کنفدراسیون 41 شهر لاتین و معبد او جایگاه برگزاری جشن های بهاری و خزانی بود . ژوپیتر خدای روشنایی و آلمان و بزرگترین مدافع شهر و کشور ، نماد عدالت و وفاداری و افتخار و مزید بر آن خدای جنگ بود و بسیاری از غنایم جنگ به معبد او هدیه می شد . 76- ژونو : ژنو یا رنون در آغاز خدا بانوی ماه و از مهمترین خدا بانوان جامعه های آغازین بود که در تقویم خود به چرخه ی منظم کشاورزی و ماه توجه داشت . مهمترین معبد او به نام ژونومونه تا ، خدا بانوی آگاهاننده نام داشت . او از همسران اصلی ژوپیتر بود . همانند هرا در یونان . او به هنگام زایمان پاسدار زنان بود . 77- مینرو : مینرو خدا بانوی هنرها و صنایع دستی بود ، همانند همتای یونانی خود آتنا و نماد او جغدی بود که به همراه داشت که این جغد نماد خرد بود . او الهه ی خرد و فرهیختگان در رم بود . 78- مارس : خواستگاه مارس مبهم و با آنکه با زمین و کشاورزی پیوند دارد اما در بسیاری از روایت ها او را همتای آرس خدای جنگ یونانی می یابیم . جشن های بزرگ این خدا غالباً در ماهی انجام می شد که هنوز هم نام او را بر خود دارد و با این همه مزید بر بهار ، مارس در خزان نیز جشن هایی داشت و در ارتباط با نقش زراعی او این نیز منطقی است . در روزگار کهن در جنوب فوروم قرارگاهی بود که رژیا نام داشت و جایگاه نیزه های مارس و شهریاران بود . 79- کوئیرنوس : آخرین خدای تثلیث رومی کوئیرنوس در اصل خدای جنگ سابین ها و معبد او در کوئیرنال از قرارگاه های سابین ها قرار داشت . کوئیرنوس جز در هنگامی که در رمولوس به هیات خدایی درمی آید و با او یگانه می شود اسطوره ی چندانی نیست . 80- نپتون : او خدای آب و دریا و یکی از برادران پلوتو و ژوپیتر است . او همتای پوزیدون در اساطیر یونان است . او را می توان قدرتمندترین خدایان بعد از ژوپیتر دانست . 81- ترمینوس : ترمینوس یا مرز خدا محدوده های زمین های زراعی هر فرد را مشخص می کرد و در جامعه ی کشاورزی نقش ارزنده ای را برعهده داشت . سنگ مرز خدا یا ترمینوس را در زمان خاص با تشریفات تدهین و با تاجی از گل آرایش می دادند و بعد در سوراخ سنگ که دروازه ی آن پنداشته می شد خون یک قربانی و شراب و فدیه های مایع دیگر ریخته می شد . این کار هر سال در 23 فوریه و روزی که در تقویم بدوی آفرید روز سال بود 82- ژانوس : در فوروم یا میدان عمومی رم دروازه ای بود که دیوار نداشت و هیچ گاه گشوده نمی شد . نام آن دروازه ژانوس بود . ژانوس خدای دروازه ها بود و نخستین ماه سال[21] نامش را از این دروازه گرفته است . 83- کلوسینا : کلوسینا از خدایانی بود که بر فاضلاب ها و گنداب های رم حکومت می کرد . بزرگترین خدای فاضلاب ها در فوروم کلوسا ماکسیما نام داشت . این خدا جزء خدایان محلی روم محسوب می شود و از لحاظ اهمیت در درجه ی پایین تری قرار دارد . 84- دیانا : دیانا در اساطیر روم برابر است با آرتمیس در اسطوره های یونانی . او الهه ی شکار بود و نخستین محراب و ستایشگاه او در capue قرار داشت که در آنجا به Diana Tisatina معروف بود 85- مرکوری : او مانند همتای یونانی خود هرمس بود . رومیان مرکوری را پیک خدایان می نامیدند و او را به شکل مرد جوانی با کفش ها و کلاهی بالدار ترسیم می کردند . این اعتقاد در نزد رومیان وجود داشت که او از نویسندگان ، بازرگانان ، مسافران ، آوارگان و دزدان و راهزنان مراقبت می کرد . درست همانند همتای یونانی خود او نیز پیک ژوپیتر خدای خدایان بود . 86- وولکان : وولکان خدای آتش و فلزکاری در اساطیر روم محسوب می شود . او خدای سودمندی های آتش و همین طور خدای ممانعت کننده از سوزانندگی آتش محسوب می شود . همتای او در یونان هفا ایستوس می باشد . 87- ونوس : او الهه ی عشق و زیبایی و بارآوری است . کسی که نیرنگ باز و فریبکار است و هیچ کس نمی تواند در برابر او و فریبکاری هایش ایستادگی کند . همتای یونانی او آفرودیت می باشد . چهره ی دیگر اسطوره ها در اساطیر یونانی : هلن ها یا نسل قدیم یونانیان یعنی همان آریایی های هلنی وقتی در جزایر شرقی مدیترانه و سواحل غربی آسیای صغیر بر ساکنین بومی آنجا غلبه یافتند به تدریج جذب برخی از اساطیر آن نواحی شدند . هلن ها برحسب معتقدات قدیم نژادی خود غالباً مظاهر طبیعت را می پرستیدند و همان خدایانی را که در کتاب ودا نزد اجداد هندوان قدیم محل عبادت بود ایشان نیز می پرستیدند . 88- در راس آنها خدای آسمان قرار داشت که او را زئوس پاتر یعنی پدر آسمان می نامیدند و این مظهر همان الهی است که نزد هندوان باستان به دیوس پی تار موسوم بود 89- هندوان ودایی در اصل خدایی داشتند به نام وارونا که مظهر آسمان بود و نزد یونانیان این خدا همان اورانوس بود که جزو تیتان ها و خدایان اولیه یونانیان بود 90- اما درباره ی اقوام شرق مدیترانه که هلن ها جایگزین آنها شدند باید گفت که آنها عده ای خدای محلی داشتند که هلن ها در برخورد با این اساطیر آنها را جذب فرهنگ اساطیری خود کردند نمونه ی این خدایان به شرح زیر می باشد .
91- هرا
92- آتنا
93- آرتمیس
94- آفرودیت 95- پری : در اوستا موجودی اهریمنی است از او به عنوان زن زیبا و فریبکار یاد شده است. که با پنهان و آشکار شدن پی در پی در شکلهای گوناگون مردم می فریبد. 96-در هفت خوان رستم در شاهنامه زنی زیبا و آراسته است که رود می نوازد و پهلوان را به شادکامی دعوت می کند که هم رستم و هم افراسیاب با هم به او حمله می کنند و او را می کشند 97- در لغت نامه : یک موجود وهمی است که اصل جنس او از آتش است و دو نوع نر و ماده دارد و در ایران به ماده جن پری می گویند. 98- پری از آتش می گریزد و از فلزات فرار می کند 99- بعد از اسلام :موجوداتی خوب و دوست داشتنی که مردم خوب را دوست دارند و به آنها خدمت رسانی می کنند. پادشاه پریان مردی نیک و آزاده است و دختر و پسر شاه پریان رمزی از کمال و زیبایی و ثروت و خوشبختی و بخت را بین دختران و پسران تقسیم می کنند. 100- در اساطیر ایرانی: از نسل فرشتگان تبعیدی هستند که در صورت توبه به بهشت بر می گردند چیزی مابین فرشته و شیطان هستند. 101- سرزمینشان پرستان است که در کوه قاف است(کوه دماوند) 102- بختک : (به عربی کابوس) و در پزشکی به آن فلج بدن می گویند. 103- بختک کنیز اسکندر بوده که از مشک آب حیات اسگندر می خورد و اسکندر بینی اورا با شمشیر می زندو بختک برای خودش از گل یا خمیر دماغ درست کرده است 104- عوام می گویند اگر بتوانی دماغ بختک را بگیری آرزویت برآورده میشود. 105- تنها راه مبارزه با بختک تکان انگشت پای راست است. 106- چمروش : مرغ غول آسای افسانه ای که اگر هر غیر ایرانی سودای گزندی به ایران را داشته باشدنابود می کند. 107- بدن چمروش : بدن همانند سگ و سر و بالی چون پرنده دارد و در زیر درخت سوما (درختی که سیمرغ هم آنجاست)زندگی می کند 108- این 3 همیشه باهم هستند هر سال 1000 شاخه جدید و مختلفی روز آن رشد می کند و با بادی که می وزد این برکات به همه جای دنیا می رود 109- ققنوس: مقدس ترین پرنده افسانه ای است و در تمام باورهای ملل یونانی ، مصری ها و چینی ها و عرب ها (انقا: آتش می گیرد و جرقه می زند)به این ایمان دارند . 110 - ققنوس : زایش ندارد .هر 1000 سال یکبار بالهایش را باز می کند آوازی بلند می خواند و می سوزد و در خاکسترش تخمی باقی می ماند از آن تخم ققنوس دیگری به پا خواهد خواست. 111- اشک و صدای ققنوس درمانگر است ، در منطق الطیر درباره اش صحبت کرده اند ، نیما و شاملو درباره او سروده اند 112- سیمرغ: محل زندگی کوه قاف ، داناا خردمند ، مرغی با دم طاووس بدن عقاب و سر سگ 113- نشان رسمی شاهنشاهی ساسانی بوده است 114- در اوستا به آن مرغوسشن یا مرغوسین می گویند 115- در اوستا شاهین را مانند او می دانند 116- در شاهنامه 2 گونه در موردش بحث می کند: یکی در 7 خوان رستم که مرغ اژدها است که روی اهریمنی این موجود است و دیگری هم روی یزدانی اوست که در تولد زال از او مراقبت می کند 117- پر سیمرغ رستم و افنیار را شفا می دهد 118- سهروردی و ابن سینا بسیار در مورد او گفته اند. 119- سهروردی در خصوص سیمرغ گفته که او جبرئیل است(آواز پر جبرئیل )(جبرئیل نیز زخم التیام داده است) 120- مرغ آمین: فرشته ای در حال پرواز است که دعا را مستجاب می کند. 121- ستاره آمین :با طلوعش دعا مستجاب می شود 122- هما : نوعی کرکس بزرگ است مرغ سعادت است سایه اش بالای سر هر کسی بیفتد او خوشبخت میشود تنها کرکسی است که سرش پردارد
|
|
تعداد بازدیدکنندگان: | 4476 |
تاریخ بارگذاری: | 1393/3/11 |
|